در سالهای اخیر، روایت روابط عاشقانه در شبکههای اجتماعی دچار دگرگونی جدی شده است. همان فضایی که زمانی بهنوعی «سرزمین دوستپسر» شناخته میشد—جایی که هویت بسیاری از زنان با داشتن یا نگهداشتن یک شریک عاطفی سنجیده میشد—امروز دیگر آن نقش مسلط را ندارد. بهگفته گزارشهایی که رسانههایی مانند ووگ منتشر کردهاند، روزگاری پست کردن عکسهای دونفره، نمایش هدیههای عاشقانه یا تعریف کردن از «او» راهی برای کسب تأیید، دیدهشدن و حتی درآمدزایی بود.
اما اکنون الگوی دیگری در حال شکلگیری است. بسیاری از زنان بهجای نمایش مستقیم رابطه، فقط ردپاهایی مبهم از آن نشان میدهند: دستی روی فرمان، سایه فردی در گوشه عکس، صدای لیوانها در یک شام دونفره. حتی در عکسهای عروسی نیز گاهی چهره همسر محو میشود یا از قاب بیرون میماند. این پنهانکاری نوعی توازنسازی است؛ هم امتیاز اجتماعی رابطه حفظ میشود و هم فرد از برچسب «وابستگی بیش از حد» دور میماند.
اما ریشه این رفتار چیست؟ آیا زنان از نشاندادن رابطهشان خجالت میکشند؟ پاسخ ساده نیست. بسیاری از آنها میان دو قطب حرکت میکنند: از یکسو رابطه داشتن بهعنوان یک «مزیت اجتماعی»، و از سوی دیگر فرهنگی که هر نوع وابستگی به مرد را نشانه ضعف میبیند. زویی سامودزی، نویسنده و فعال اجتماعی، میگوید زنان امروز هم میخواهند از همراهی عاطفی بهرهمند شوند و هم نمیخواهند در قالبهای قدیمی یا کلیشهای تصور شوند.
البته برخی دلایل باورهای سنتیاند: ترس از چشمزخم، نگرانی از حسادت دیگران یا این تصور که نمایش خوشبختی میتواند بدشانسی بیاورد. گروهی هم از دائمیبودن ردپاهای دیجیتال واهمه دارند. نمونهاش زنی ۳۸ ساله که میگوید دوازده سال در رابطه بوده اما هیچگاه حتی یک عکس هم پست نکرده، و اکنون پس از جدایی باور دارد که «مردها در نهایت باعث شرمندگی میشوند—حتی بعد از دوازده سال.»
این موضوع حتی به بحثهای عمومی هم رسیده است. در پادکست Delusional Diaries درباره اینکه «آیا داشتن دوستپسر حالا خجالتآور است؟» صحبت شد؛ کاربران مینوشتند «چرا دوستپسر داشتن حس جمهوریخواه بودن میدهد؟» یا «دوستپسر دیگر مُد نیست، تا زمانی که یاد نگیرند درست رفتار کنند.» جالب اینکه مجریان پادکست خودشان در رابطهاند، اما همچنان از روابط دگرجنسگرایانه انتقاد میکنند—پدیدهای رایج میان زنان تأثیرگذار که برای همدلی با دیگر زنان یا پرهیز از قضاوت فرهنگی چنین میکنند.
واکنش کاربران نیز نشان میدهد که تمایل به دیدن محتوای زوجی کاهش یافته است. استفنی یبوا، نویسنده بریتانیایی، میگوید معرفی دوستپسرش باعث شد صدها دنبالکننده از دست بدهد. او اعتراف میکند که این روزها پست کردن مداوم شریک زندگی «نوعی خودنمایی ناخوشایند» تلقی میشود، مخصوصاً در زمانی که روابط موفق چندان رایج نیست.
سوفی میلنر، تولیدکننده محتوای دیگر، تجربه مشابهی دارد؛ زمانی که درباره سفر عاشقانهاش پست گذاشت، دنبالکنندگانش حتی از او خواستند «لطفاً دوستپسر نگیر» چون محتواهای دوران مجردیاش پرهیجانتر و آزادانهتر بود.
در مجموع، یک تغییر فرهنگی مشهود است: جایی که قبلاً رابطه داشتن نشانه ثبات و موفقیت بود، اکنون اعلام مجردی—برای بسیاری از زنان—نماد استقلال، قدرت و آزادی شده است.

